گردآورنده: عدنان محمدی
چیزی که نحوه زندگی انسانها را مشخص میکند، تفسیر و نوع دیدشان نسبت به وقایع بیرونی است نه خود آن وقایع.
سرمنشأ مثبتاندیشی از باورهای ما میآید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی میبرد. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش میآید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هرامری میتواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود.
مثبتاندیشی به ما کمک میکند که بتوانیم تغییرات مفیدی در رفتار، گفتار، کار و زندگی خود ایجاد کنیم. کلمات نیز تأثیر بسیاری بر افکار و احساسات ما میگذارند. کلمات میتواند ما را بسیار هیجان زده، متأثر یا خوشحال کند. پس دقت کنید کلماتتان را در جهت مثبت و زیبا کردن افکار و احساساتتان به کار ببرید. به کاربردن واژهها و عبارات تأکیدی مثبت در زیباتر شدن افکار و اعمال ما و بهبود کیفیت زندگیمان تأثیر بسیار زیادی دارد و باعث ایجاد شور و شوق در زندگی میشود. مثل این جمله: «من شایسته موفقیت هستم و همیشه به اهدافم میرسم». هیچگاه مشکلات و سختیهای زندگیتان را لعنت و نفرین نکنید. این فکر که دنیا سرشار از مشکل است را دور بریزید و در عوض هرگاه موقعیت نامطلوب یا مسئله ناخوشایندی در زندگیتان پیش آمد، به دنبال راههای مثبت و طلایی برای حل آن مسائل باشید. به کار بردن این روش باعث ایجاد رضایت در شما و حل شدن مسائل زندگیتان به گونهای مثبت و خوب میشود. نحوه اظهار نظر کردن در مورد دیگران و کارهایشان نیز بسیار مهم است. سعی کنید سریع و منفی در مورد چیزی اظهار نظر نکنید. ابتدا در مورد آن فکر کنید بعد نظر خود را از جنبه مثبت مطرح کنید تا تأثیر بیشتری بر مخاطبتان داشته باشد. در اطراف همگی ما افراد منفی بافی هستند که با افکار و گفتار منفی شان سعی دارند، باعث تضعیف روحیه ما شوند. سعی کنید تا حد امکان با چنین افرادی همنشین نشوید. بسیاری از مردم افکار منفی را در زندگیشان مد نظر قرار داده و به آنها بها میدهند. حتی در صحبتهایشان با یکدیگر مدام از سختیهای کارشان، کمخوابیهای شبانه، نداشتن استراحت گله میکنند و همین امر تأثیر منفی بر فکر آنها گذاشته و باعث خستگی و ناامیدی شان میشود. مطمئن باشید که اطرافیانتان هیچ علاقهای به شنیدن سخنان منفی شما ندارند. سعی کنید در مورد جنبههای مثبت زندگی و کارتان برای دیگران صحبت کنید. زیرا شنیدن آنها میتواند برای دیگران هم جالب باشد. به نظر شما بهتر نیست که ما به جای اینکه فقط به مشکلات، بیعدالتیها، گرانی و تورم، بیپولی، بیکاری و هزاران فکر منفی دیگر تمرکزکنیم، به اینکه در زندگیمان بسیاری از اوقات کارها درست و خوب پیش میروند فکر کنیم و از این موضوع شگفت زده شویم و به جای گله و شکایت از زندگی و کار، هر جا که هستیم از وفور نعمت و ثروت و خوشاقبالی صحبت کنیم؟
ممکن است شما در آخرین سفرتان از اینکه هواپیما چند ساعت تأخیر داشته و مجبور شدهاید چند ساعت از وقتتان را در فرودگاه بگذرانید، بسیار ناراحت و معترض باشید و تا چند روز از تأخیر پرواز و خستگی مفرط خود به خاطر معطلی در فرودگاه، با ناراحتی و دلخوری برای دوستان و همکارانتان تعریف کنید. ولی آیا تا به حال از پروازهای خوب، راحت، به موقع و به سلامت خود بسیار خوشحال شدهاید و آیا آنها را بارها برای دوستانتان تعریف کردهاید؟
وقتی از شما میپرسند آیا امروز روز خوبی داشتهاید، چه جوابی میدهید؟ آیا جواب میدهید: «روز بسیار سخت و طاقت فرسایی بود. » یا میگویید: «روز خوبی داشتم. خدا را شکر همه چیز بر وفق مراد بود. »
اگر به تمام لحظات زندگیمان فکر کرده و آنها را مرورکنیم، میبینیم که در طول زندگی لحظات خوشایند و لذت بخش زیادی برای ما رخ داده است. پس چرا به جای فکر کردن به لحظات شاد و زیبای زندگیمان به لحظات سخت فکر کنیم؟
فراموش نکنید که افکار منفی میتواند یک روز سفید را خاکستری نشان دهد و افکار مثبت حتی یک روز خاکستری را زیبا و سفید میکند. به طورکلی مثبتاندیشی و افکار منفی هر دو به صورت مسری از فردی به فرد دیگر سرایت میکند. شما میبایست سعی کنید به جای اینکه اجازه دهید افکار منفی دیگران بر شما تأثیر بگذارد و روحیه شما را تضعیف کند، با گفتار مثبت خودتان اندیشهها و افکار مثبت را به دیگران منتقل کنید و به آنها بیاموزید که افکار منفی شان را کنار گذاشته و اندیشههای مثبت را جایگزینش کنند. با این کار شما میتوانید هم به اطرافیان خود کمک کرده و هم روحیه مثبتاندیشی خود را تقویت کنید. هرگاه حادثه ناراحت کنندهای در زندگیتان پیش آمد، به جای اینکه مأیوس و نگران شوید، آن را به فال نیک گرفته و به این فکر کنید که قطعاً راه دیگری برای سعادت و خوشبختی شما گشوده شده و میبایست آن راه را بیابید.
سعدی در بیت زیر به زیبایی این موضوع را بیان میکند:
«خدا گر به حکمت ببندد دری
به رحمت گشاید در دیگری»
به فرض اگر شما شغلتان را از دست دادهاید، پیشنهاد میکنم به جای تأسف و ناراحتی، خوشحال باشید زیرا این مسئله پیام مثبتی برای شما دارد. از دست دادن شغلتان بدین معناست که شما باید وارد کار جدید و بهتری شوید و فراموش نکنید که در هر امری حتی به ظاهر ناراحت کننده، جایی برای خوشحالی و موفقیت وجود دارد. نوع نگرش و تفکرات هر انسانی نشاندهنده شخصیت، اعتقاد و باورهای او میباشد و ناشی از نحوه توجیه و تفسیر تجربیاتش است. خوش بینی نیز میبایست عاقلانه باشد. نباید خوشبینی را با اعتماد کورکورانه به هر کسی یا چیزی اشتباه بگیریم. مثلاً در سرمایه گذاری در هر نوع فعالیتی بهتر است هم خوش باشیم و هم در کنار آن با نگاهی نقادانه و دقیق جلو برویم. نظر نقادانه به شما کمک میکند که جلوی هدر رفتن سرمایه تان را بگیرید و دقیقترو بهتر تصمیم بگیرید. اگر قرار است در کاری سرمایه گذاری کنید بهتر است، ۷۰% با دید خوشبینانه و ۳۰% با دید نقادانه جلو بروید و در مورد آن کار تفکر و بررسی کرده و سپس تصمیم گرفته و اقدام کنید.
هرچه احساس بهتری داشته باشید چیزهای خوب را بیشتر جذب میکنید که باعث میشود بالاتر و بالاتر بروید.
به یک چیز زیبا فکر کنید. به یک موسیقی زیبا گوش کنید تا احساس خوبی پیدا کنید. وقتی نسبت به چیزی احساس عشق میکنید آن احساس اینقدر بزرگ است که میتواند برایتان خوشبختی را به ارمغان بیاورد.
چرچیل: شما جهان خود را میسازید همانطور که در آن پیش میروید.
زندگی میتواند کاملاً رؤیایی باشد و اینطور خواهد بود اگر شما از این راز استفاده کنید.
جهان هستی مثل غول چراغ جادوست. غول چراغ جادو فقط میگوید: فرمانبردارم سرورم و همیشه فقط همین حرف را تکرار میکند. پس کافیست که شما فقط آن چیزی را که دوست دارید طلب کنید تا غول چراغ جادو به شما بگوید فرمانبردارم سرورم و خواسته تان را برآورده کند. پس اگر دانسته یا ندانسته در مورد چیزی که نمیخواهید یا دوست ندارید، حرف بزنید یا گله و شکایت کنید یا احساس ناراحتی کنید غول چراغ جادو باز هم میگوید:فرمانبردارم سرورم و همان رابرایتان فراهم میکند.
آرزو کن، بطلب، ایمان داشته باش، دریافت کن.
آن چیزی را که میخواهید طلب کنید. (اکثر ما به خودمان اجازه نمیدهیم آن چیزی را که واقعاً دلمان میخواهد طلب کنیم.) کائنات به افکارشما پاسخ میدهد. برای دریافت شما باید خودتان را با آن چیزی که میخواهید همجهت کنید یعنی قدردان باشید و برای دریافت آن شور و اشتیاق داشته باشید. اکثر افراد افکارشان را به عکس العمل نشان دادن به چیزی که وجود دارد صرف میکنند. (اگر به آن چیزی که هست نگاه کنید و حتی اگر آن را نخواهید یا از آن ناراضی باشید) و به آن فکر کنید، قانون جاذبه دوباره همان چیز را به شما میدهد.
بودا: هر آنچه هستیم نتیجه افکاری است که داشتهایم.
اگر به جای شکایت برای چیزهایی که دارید قدردانی کنید احساس بهتری پیدا میکنید و این باعث جذب چیزهای بهتری به سمتتان میشود. وقتی چیزی را تجسم میکنید آن را پدید میآورید. پس موقع تجسم همیشه روی نتیجه پایانی متمرکز شوید. وقتی خود را در موقعیتی که دوست دارید تصور میکنید، دیگر احساس نمیکنید که به آن چیز نیاز دارید بلکه احساس میکنید که آن چیز را دارید و آن احساس باعث مشود که کائنات همان موقعیت را برایتان پدید آورد.
اگر به دنبال حس لذت درونی، بینش درونی و آرامش درونی بروید بقیه چیزها برایتان پدیدار میشود.
شما تنها کسی هستید که زندگیتان را میآفرینید چون هیچ کس دیگر نمیتواند برای شما فکر کند. این کار تحت کنترل خود شماست. اگر چیزی را که میبینید، میخواهید در مورد آن بنویسید، راجع به آن با دیگران حرف بزنید، به آن فکر کنید و روی آن تمرکز کنید ولی اگر آنرا نمیخواهید در موردش با کسی حرف نزنید، توجهتان را منحرف کنید.
کارل لی یونگ: با هر چه مقابله کنید ایستادگی میکند.
منابع بیشتری از آنچه که ما بخواهیم وجود دارد. بیشتر از آن چیزی که تصور کنیم خوبی، عشق، لذت و… هست که به همه برسد. اگر میگوییم دچار کمبودیم به خاطر آن است که بینش خود را گسترش نمیدهیم. اگر جز بهترین را نپذیرید اغلب اوقات همان بهترین را دریافت میکنید. آیا نتایجی را که به حال گرفتهاید شایسته شما هستند؟
هنری فورد: چه فکر کنید که میتوانید و چه نمیتوانید در هر صورت حق با شماست.
ما منبع بیپایانی هستیم از احتمالات قابل ظهور و قدرت خداگونهای برای عینیت بخشیدن به خواستههایمان داریم. هدف اصلی زندگی احساس و تجربه لذت است. شادی درونی جوهره موفقیت است. به دنبال خوشی خودتان بروید. خودتان را با چیزهایی که آرزو دارید تصور کنید.
دوک النیگتون: اگر چیزی دلم را نلرزاند هدفم نیست.
تصمیم بگیرید که چه میخواهید بعد روی آن تمرکز کنید. این فرآیند خلقت است. از لحظهای که شروع میکنید به درست فکر کردن چیزی وجود دارد که شما را هدایت میکند و جهت را نشان میدهد. بخواهید بهترین باشید. با لذت زندگی کنید. هیچ چیز از گذشته شما نمیتواند حق ویژه زندگی شاد شما را انکار کند و هیچ چیز در آینده نمیتواند به غیر از لذت و شادی را برایتان به ارمغان بیاورد.
یاد بگیرید فقط عالیترینها و بهترینها را در تجارب و امور روزمره پیدا کنید. آنها را بارور کنید، در موردشان فکر کنید بعد منتظر ادامه و وقوع آنها باشید.
چیزی نیست که شما بخواهید انجام بدهید بجز همان چیزی که خودتان میخواهید انجام بدهید.
همیشه مثبت فکر کنید تا موفق باشید
ذهن آدمی کارگاه تولید فکر است که از منبعی به نام ضمیر ناخودآگاه سرچشمه میگیرد. ضمیر ناخود آگاه نمیتواند خوب را از بد و درست را از غلط تشخیص دهد ولی چنان قدرتی دارد که اگر از آن غافل شویم میتواند سرنوشت ما را بدست گرفته و آن را به هر جایی که دوست دارد ببرد. در حقیقت نوع و کیفیت افکار و اندیشه ی آدمیسازنده ی نوع و کیفیت زندگی اوست، اندیشهی زیبا و مثبت میتواند بهشتی در زندگی انسان بسازد، چنانکه اندیشهی منفی و یأسآور میتواند جهنمی در زندگی او خلق کند. انسانها همان خواهند شد که در اندیشه ی آنند، بنابراین آینده ی هر کس در گرو چگونگی نگرش او به زندگی است.
موفقترین انسانها کسانی هستند که توانستهاند در ذهن خود اندیشههای مثبت داشته باشند؛ آنان که میپندارند «قادر نیستند»، در واقع مثبتنگری را کنار گذاشته و در جنبههای منفی وقایع تمرکز کردهاند.
خانواده، کانون یادگیری چگونه اندیشیدن و چگونه زیستن است. در خانواده ی مثبتاندیش اعضای خانواده ی خود را قادر و توانا میدانند و نگاهشان به دیگران آکنده از مهر و عاطفه است. چنین خانوادههایی قادر خواهند بود هر ناممکنی را به ممکن تبدیل کنند و توفیق و کامکاری را نصیب خود نمایند. ضمن آشنایی با تفکر مثبت بیاییم با زیبا، مثبت، خلاق، هدفمند و امیدوارانه اندیشیدن، موفقیت و شادکامی را به زندگیمان دعوت کنیم.
تعریف تفکر مثبت:
شیوهای از فکر کردن است که فرد را قادر میسازد نسبت به رفتارها، نگرشها، احساسها، علائق و استعدادهای خود و دیگران برداشت و تلقی مناسبی داشته باشد و با حفظ آرامش و خونسردی بهترین و عاقلانهترین تصمیم را بگیرد.
افکار مثبت و منفی:
افکار مثبت، افکاری سازنده، انگیزه دهنده و انرژی بخش هستند که بر اثرتلقین، تکرار و تمرین به ذهن راه مییابند و باعث میشوند ذهن و فکر مثبت شود. در این صورت کنترل فکر در اختیار ماست، در حالی که افکار منفی، افکاری باز دارنده و مخرب هستند و وقتی به ذهن راه یابند، تعمیم یافته و به سرعت تمام ذهن را اشغال میکنند. در این حالت ما در اختیار تفکرات منفی خود قرار داریم.
ویژگیهای افراد مثبتنگر:
- با وجود تفکر دربارهی گذشته و آینده، در زمان حال زندگی میکنند و از آنچه دارند راضی و خشنود هستند.
- از نظرات درست و منطقی دیگران استقبال میکنند و برای رد کردن نظرات نادرست حتماً دلیل منطقی دارند.
- در گفتارهای خود از کلمات و عبارات مثبت و امیدبخش استفاده میکنند.
- همیشه سعی میکنند با تلاش و کوشش به موفقیت برسند و اگر در کاری موفق نشدند، عامل را ابتدا در خود و سپس در شرایط بیرونی جستجو میکنند.
- همیشه قبل از عمل یا صحبت کردن فکر میکنند، به همین دلیل کمتر دچار خطا و اشتباه یا ضد و نقیضگویی میشوند.
- چون دارای ذهن مثبت هستند، میتوانند افکار خود را کنترل کنند.
- اگر از آنها خواسته شود درباره ی موضوعی اظهارنظر کنند، با وجود تفکر در جنبههای منفی، موارد مثبت آن را بیان میکنند و موضوع را به فال نیک میگیرند به عبارت دیگر «نیمه ی پرلیوان را میبینند».
- مشکلات را ناچیز شمرده و برای حل آنها از توانایی خود و راهنمایی دیگران استفاده میکنند.
- اغلب اوقات بشاش، سرزنده، پرانرژی، توانا و خوش مشرب هستند.
- همه چیز در نظر آنها زیبا و لذتبخش بوده و سعی میکنند از مواهب زندگی بیشترین استفاده را ببرند.
- در ارتباطهای اجتماعی خود با دیگران حسن ظن دارند (مگر خلاف آن را ببینند) و سعی میکنند در حد توان به دیگران خدمت و کمک کنند.
ویژگیهای افراد منفینگر:
همیشه از وضعیت موجود و گذشته ی خود شکایت دارند و نسبت به آینده بدبین هستند.
- غالباً با نظرات دیگران بدون دلیل منطقی مخالفت میکنند.
- در گفتارهای خود از کلمات و عبارات منفی به کرات استفاده میکنند.
- در برخورد با کوچکترین مانعی از تلاش دست میکشند و دیگران یا شرایط را عامل شکست و بدبختی خود میدانند.
- تمرکز فکر ندارند و ضد و نقیض صحبت میکنند و در رفتارهایشان خطا و اشتباه زیاد است، به عبارت دیگر «اول عمل میکنند بعد فکر!»
- چون منفی نگر هستند، افکارشان بر آنها تسلط دارد.
- اگر از آنها خواسته شود درباره ی موضوعی نظر بدهند فقط به جنبههای منفی آن توجه کرده و همان را بیان میکنند. به قول معروف «نیمه خالی لیوان را میبینند!»
- از کاه کوه میسازند و از درگیر شدن با مشکلات گریزانند.
- غالباً افسرده، کج خلق، بدخواب، کم اشتها، عصبی و ناتوان هستند.
- همهچیز در نظر آنها غمانگیر و ناامید کننده است و از آنچه دارند، هیچ لذتی نمیبرند.
- در ارتباطهای اجتماعی خود به همه کس و همه چیز شک و سوءظن دارند و فکر میکنند که همه علیه آنها توطئه میکنند.
مثبت فکر کنید
وقتی شخصی به یک موضوع "منفی" فکر میکند و سعی میکند آن را از ذهنش پاک کند، در واقع به آن موضوع به صورت مثبت- منفی فکر میکند. بعضی از افراد هستند که یک رشته دراز از تجربیات را پشت سر هم ردیف میکنند که نشان میدهد اینکه بخواهیم از دست افکارمان (از فکر کردن) نجات پیدا کنیم، کار بیثمری است. در یک آزمایش به افراد گفته شد: " راجع به خرس سفید فکر نکنید" !درست است به محض طرح این مسئله، فورا یک خرس سفید جلوی چشم ما ظاهر میشود و تمام خصوصیات خرس در ذهنمان تداعی میگردد. در تحقیقات نشان داده شد که تلاش افراد برای اینکه به خرس سفید فکر نکنند منجر به این شد که در طی 5 دقیقه، 6 تا 15 بار به آن فکر کنند. پس اینکه بخواهیم به یک موضوع فکر نکنیم نتیجه اش اینست که بیشتر آن موضوع ذهنمان را مشغول میکند.
فکر کردن مانند نفس کشیدن میباشد؛ روز و شب ادامه دارد. شما نمیتوانید آن را متوقف کنید، اما میتوانید آن را تغییر دهید.
شما میتوانید آرامتر و عمیقتر و یا سطحیتر و سریعتر نفس بکشید. شما میتوانید به هر نحوی که میخواهید نفس بکشید اما نمیتوانید آن را متوقف کنید. این مسأله در مورد" افکار" ما نیز صادق است. شما میتوانید افکار منفی و مأیوس کننده داشته باشید. همچنین میتوانید بجای آن، افکار مثبت و انرژی دهنده و الهام بخش داشته باشید، اما به هر حال نمیتوانید فکر کردنتان را متوقف کنید. خب، وقتی در شرایطی قرار میگیرید که از وضعیت ذهنیتان راضی نیستید و سعی میکنید این افکارتان را متوقف کنید و از شر آنها خلاص شوید، بهترین کار اینست که افکارتان را "هدایت " کنید.
بهترین راه برای هدایت افکار اینست که: از خودتان سؤال بپرسید، سؤالی که ذهنتان را در مسیر جدیدی بدون آنکه افکارتان را سرکوب کند،هدایت کند.
از خودتان سؤال بپرسید:
مسلماً نوع سؤالی که از خود میپرسید بسیار مهم و اثر گذار است. اگر از خودتان بپرسید: " چرا این اتفاق بد برای من بیچاره افتاد؟ "، جواب هرچه باشد مسلما ً کمکی به شما نمیکند و در همان چرخه منفی گیر افتادهاید. عقیده بر اینست که ذهنتان را با پرسیدن سؤال به سمتی هدایت کنید که توجه شما به سمت راهکارهای قابل اجرا و مفید و به سمت موفقیتها، جلب شود.
بعنوان مثال: اگر خودتان را در حالت نگرانی و اضطراب دیدید میتوانید از خودتان بپرسدید:
" چکار میتوانم بکنم که قویتر باشم و با این مسأله راحتتر کنار بیایم؟"
" آیا کاری میتوانم بکنم که در این شرایط به من آرامش بیشتری بدهدو مرا به هدفم نزدیکتر کند؟ "
" چه برنامهریزی میتوانم داشته باشم که دفعه بعد دچار مسأله مشابهای نشوم؟ "
وقتی شما راجع به موضوعی با دیدی منفی نگاه میکنید و جنبههای بد و منفی آن را میبینید، میتوانید از خود بپرسید: " جنبه مثبت این موضوع کدام است؟ "
" چطور میتوانم از این اوضاع و شرایط به نفع خودم استفاده کنم؟ "
" چه تصور و فرضی میتوانم داشته باشم که من را متقاعد کند؟ "
پس سؤال صحیح و مثبت و مناسب از خودتان بپرسید.
وقتی تصمیم میگیرید از خودتان سؤالی بپرسید: آن سؤال را بپرسید به سؤال پرسیدن از خودتان ادامه بدهید، درباره اش فکر کنید. بگذارید در ذهنتان جاری شود و در عمق ذهنتان جای بگیرد.
این مسأله جریان فکر شما را عوض میکند و آن را به سطح جدیدی ارتقا میدهد چون حالا شما به مسائل به صورت مثبت- مثبت فکر میکنید.
در پایان به تعدادی از راههای داشتن افکار مثبت میپردازیم
1- نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم.
2- لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
3- لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
4- سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم، مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید» که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید»
5- افکار خود را متوجه خوبیها و جنبههای مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبتنگر شویم.
6- با خوشبینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشههای جدید مثبت شکل گیرند.
7- هر روز صبح که از خواب بر میخیزیم با نگاه کردن به منظره ی یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسماءالله روز خود را با نشاط و خوشبینی آغاز کنیم.
8- از افراد منفینگر یا موقعیتهایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی میشوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.
9- به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی تواناییهای خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیشبینی نکنیم، زیرا مشکلات فقط به اندازهای مهم هستند که ما آنها را مهم میپنداریم.
10- به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
11- از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیّت دنبال کنیم.
12- به ندای منفی درونی خود و تلقینهای مخرب و نگران کنندهی دیگران بیتوجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.
13- به قدرت بیکران خداوند ایمان داشته باشیم و با خود تکرار کنیم که من لیاقت بهترینها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید.
14- از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تأیید یا تکذیب دیگران نباشیم.
15- در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
16- در تعریف از افراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم (فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.)
17- از چشم و همچشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری و سعی کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم.
18- هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه ی سعی و تلاش به آنچه بخواهیم میرسیم.
19- قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرار نخواهد شد.
20- برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که میتوانیم آنها را از بین ببریم.
21- از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی میشود خودداری کنیم.
22- خود را از قید و بندهای آزاردهنده رها ساخته و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسودهای داشته باشیم.
23- از انزوا و گوشهگیری که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری کرده و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنیم.
24- هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سرگرم شویم.
25- ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشدهایم به رختخواب نرویم.
26- هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.
27- اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
28- خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث میشود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهند.
اجرای راهکارهای تقویت مثبت هیچ هزینهای ندارند و به سن و سال افراد نیز مربوط نمیشوند. فقط باید این شعار را فراموش نکنیم.
منبع: اینترنت
نظرات